عزم فولادسازان به خودکفایی در تامین انرژی
بر اساس دادههای منتشرشده در وبسایت وزارت انرژی آمریکا، ایران سومین تولیدکننده بزرگ گاز جهان شناخته میشود. با این حال صنایع کشور و حتی شبکه خانگی در تامین گاز موردنیاز خود، بهویژه در فصل سرد سال به مشکلات عدیدهای دست و پنجه نرم میکنند. به همین دلیل است که فعالان صنعت فولاد در جایگاه یکی از پردرآمدترین صنایع کشور به صرافت افتادهاند تا به طور مستقل از وزارت نیرو گاز موردنیاز خود را تهیه کنند ، در ادامه با فولادین همراه باشید .
فولاد یا پولاد (به انگلیسی: Steel ) آلیاژی از آهن است که بین ۰٫۰۰۲ تا ۲٫۱ درصد جرم آن کربن است. خواص فولاد به کمک تغییر در درصد کربن، عناصر آلیاژی و عملیات حرارتی قابل کنترل است .
بحران انرژی تا سالها ادامه دارد
احمد رضوینیک، عضو هیات مدیره انجمن نوردکاران ایران، اواخر سال گذشته از تصمیم فولادسازان برای تولید گاز سخن به میان آورد و در این باره به «تحلیل بازار» توضیح داد که فولادسازان توانایی کمک به دولت در تولید این منبع انرژی و ایجاد زیرساختها را دارند و در واقع همان کاری که برای انتقال آب خلیج فارس انجام دادند را میتوانند برای تامین گاز هم انجام بدهند.
وی افزود: بحران انرژی تا سالها در ایران ادامه خواهد داشت و واحدهای تولیدی قرار است مدتها با قطعیهای برق و گاز دست و پنجه نرم کنند. ایدهای که تشریح شد، هر چند در ابتدای امر کارگشا به نظر میرسد، اما در اجرای آن ابهاماتی وجود دارد. نخست اینکه به گفته خود رضوینیک اجرای این پروژه 50 میلیارد دلار هزینه لازم دارد که رقم گزافی است و نکته دوم به ابهام در توفیق آنها برای کسب مجوز از دولت مربوط میشود.
دولت گاز را به ملت نمیدهد
رضا شهرستانی، عضو پیشین هیات مدیره انجمن فولاد، در توضیح ابهامات یادشده گفت: مجموع درآمد زنجیره فولاد در خوشبینانهترین حالت سالانه به پنج میلیارد دلار میرسد؛ در نتیجه زنجیرهی تولید، توانایی تامین سرمایه 50 میلیارد دلاری را ندارد، مگر اینکه پروژه فایننس شود که این امر نیز برای سرمایهگذار خارجی در ایران جذابیتی ندارد.
وی افزود: از موضوع تامین سرمایه هم که بگذریم دولت مجوز تولید گاز را به فولادسازان نمیدهد، زیرا این کالا مانند نفت برای دولت استراتژیک به شمار میآید و از مجاری رسمی و غیررسمی مجوز اجرای چنین طرحی را به تولیدکنندگان فعال در زنجیره فولاد نمیدهد و همین استراتژیک بودن وجه تمایز گاز از آب و برق است. حتی کارخانههایی هم که مستقل از توانیر برق تولید میکنند در تابستان ملزم میشوند برق تولیدی خود را به شبکه سراسری متصل کنند. با این تفاسیر گام نخست فولادیها در خودکفایی در تامین گاز مذاکره با دولت است. البته اکنون این صنایع در مصرف گاز از یارانهای که دولت به این صنایع انرژیبر اختصاص میدهد، استفاده میکنند و این امتیاز در کاهش قیمت آهن و فولاد تمامشده فولادسازان ایرانی نقش مهمی دارد و قدرت رقابت آنها را در بازارهای جهانی بالا میبرد. بنابراین تولید گاز به دست صاحبان صنایع میتواند به معنای ذخیره شدن یارانه یادشده برای دولت باشد. با این حال باید دید کدام موضوع در مورد کالایی مانند گاز برای دولت از اهمیت بیشتری برخوردار است؛ استراتژیک بودن این ماده یا آنچه با حذف یارانه انرژی صنایع برایش میماند؟